امروزه شايد كمتري كسي را سراغ داشته باشيد كه از گوشيهاي هوشمند استفاده نكند. در واقع گوشيهاي هوشمند به خوبي توانستهاند خود را به يكي از ركنهاي اصلي زندگي تكتكمان تبديل كنند. با معرفي سيستمعامل اندرويد و iOS در سالهاي 2007 و 2008 اين دستگاهها به تدريج توانستهاند قابليتهاي جديدي به زندگي شخصيمان اضافه كنند و نيازهاي قبليمان را نيز به خوبي پوشش دهند. شايد اين سوال كه چرا بايد گوشي هوشمند خريداري كنيم ديگر نيازي به يك جواب قاطع و مفسر نداشته باشد. اما سوال اينجاست: چرا بايد اقدام به خريد ساعت هوشمند بكنيم؟ واقع اين گجتهاي هوشمند تا چه حدي به دردمان ميخورند؟ و اينكه آيا ارزش خريد دارند؟ براي پيدا كردن جواب اين سوالات و برخي اطلاعات حول محور اين دستگاههاي تقريبا نوظهور، با راهنماي خريد ساعت هوشمند در تبلت فون همراه باشيد.
مروري بر تاريخچه ساعتهاي هوشمند
برخي از صاحب نظران دنياي فناوري اطلاعات بر اين عقيدهاند كه اولين ساعتهاي هوشمند همان ساعتهاي ديجيتالي بودند كه علاوه بر نمايش ساعت و تاريخ، برخي قابليتهاي ديگر مانند ماشين حساب، آلارم و برخي بازيهاي بسيار ساده را به ارمغان آوردند. اما شايد اولين محصولي كه به جد ميتوان برچسب اولين ساعت هوشمند را به آن چسباند، اولين نسل از Smartwatch هاي سوني باشد كه در سال 2012 و با امكانات و ظاهري بسيار شبيه به ساعتهاي هوشمند امروزي معرفي شد.

هسته سيستم عامل اين ساعت (Micrium) همان اندرويد بود، اما با اصلاحاتي كه داشت، به خوبي توانست با چيپستهاي ضعيف اين ساعتها فرامين كاربران را اجرا كند. امكان جفت شدن با گوشيهاي سوني، دريافت و ايجاد تماس، مشاهده اعلانها و … از قابليتهاي اين ساعت هوشمند محسوب ميشد. اما اين محصول شايسته به اين دليل كه در آن سالها هنوز اين تكنولوژي نوپا بود و بسياري دليلي بر خريد چنين محصولاتي نداشتند، نتوانست به موفقيت چشمگيري دست يابد.
به نظر ميرسيد علاوه بر فراهم شدن سختافزار، طراحي و امكانات مناسب براي اين محصولات، نياز به يك تبليغات گسترده و ايجاد نياز در بين كاربران دنياي فناوري اطلاعات بود. بدون شك بهترين اسمي كه در كنار تبليغات و فرهنگسازي در سطح جهاني به ذهن هر فردي ميرسد، گوگل است.

گوگل در سال 2014 و با معرفي Android Wear توانست به بهترين شكل ممكن راه را براي توليد كنندگان ساعتهاي هوشمند هموار كند. به محض معرفي اين سيستمعامل، دو كمپاني مطرح فعال در توليد اسمارتفونها – الجي و موتورولا – وارد اين بازي شدند. ساعت هوشمند LG G Watch اولين ساعت هوشمند با سيستم عامل اندرويد ور و ساعت هوشمند Moto 360 اولين ساعت هوشمند صفحه گرد با سيستم عامل اندرويد ور لقب گرفتند.

البته كمپاني سامسونگ قبل از معرفي سيستمعامل اندرويد پوشيدني نيز وارد اين رقابت شده بود. ساعتهوشمند Galaxy Gear در سال 2013 با سيستمعامل تايزن به نوعي اولين ساعت هوشمند مجهز به دوربين مجزا لقب گرفت. سامسونگ بعد از به عرصه آمدن سيستمعامل گوگل، اقدام به معرفي محصولاتي از اين دسته با هر دو سيستمعامل تايزن و اندرويد ور كرد كه در اين ميان بايد اعتراف كنيم كه تايزنيها محصولات موفقتري بودند.

سال 2014 را ميتوان اوج شكوفايي ساعتهاي هوشمند ناميد. علاوه بر رونمايي از اندرويد ور و محصولات اشاره شده، كمپاني اپل نيز پس از شايعات زياد نشان داد كه در حال آماده كردن نماينده خود در ميدان رقابت ساعتهاي هوشمند است. ساعت هوشمند اپل واچ در دو نسخه 38mm و 42mm در سپتامبر 2014 رونمايي و در اوايل 2015 وارد بازارهاي جهاني شد. Watch OS نام سيستمعامل جديد اپل بود كه براي كاربران اين كمپاني رابط كاربري آشنايي داشت.
پس از ورود اپل به اين صنعت، رقابت در توليد ساعتهاي هوشمند با امكانات و قابليتهاي جديد و همچنين ظاهري بهتر شديدتر از پيش شد و كمپانيهاي مطرحي همچون موتورولا، سامسونگ، سوني، هواوي، ايسوس و … محصولاتي جديدتر با مشخصات و قابليتهاي جديدي معرفي كردند. در واقع در سال 2015 استانداردهاي ساعتهاي هوشمند پايهريزي شد و تقريبا شاهد محصولاتي بوديم كه شاكله اصلي آنها تقريبا يكسان بود و در جزييات با يكديگر تفاوت داشتند.
بايد و نبايدهاي خريد ساعت هوشمند
براي خريد هر دستگاهي بايد و نبايدهايي در ذهن هر كاربر ايجاد ميشود كه قبل از خريد ابتدا بايد پاسخي مناسب براي آنها پيدا كرد. براي مثال در پاسخ اين سوال كه چرا گوشي موبايل سادهاي نخريم و به گوشيهاي هوشمند فكر كنيم، ميتوان پاسخهاي قاطع و زيادي داد كه از جمله ميتوان به ايجاد ارتباطات مبتني بر ديتا، بازيهاي سرگرمكننده، شبكههاي اجتماعي مختلف، اپليكيشنهاي كاربردي كه در بسياري از تجارتها مفيد هستند و … اشاره كرد. اما سوال اينجاست كه چرا بايد ساعتهاي هوشمند بخريم؟ واقعا اين دستگاههاي چه قابليتهاي جديدي در اختيارمان قرار ميدهند و انجام كدام يك از فعاليتها را تسريع و راحتتر ميكنند؟

بهتر است بايد و نبايدهاي خريد را به تفكيك بيان كنيم:
بايدهاي خريد ساعت هوشمند:
مشاهده زمان و تاريخ (كه در ساعتهاي معمولي نيز در دسترس هستند)
دريافت و برقراري تماس (كه با سادهترين گوشيها نيز ممكن هستند)
امكانات سلامتي (كه در برخي از گوشيهاي بالارده و دستبندهاي سلامتي نيز موجود هستند)
پخش و مديريت آهنگها (كه با يك موزيك پلير 50 هزار توماني نيز اين نياز برطرف ميشود)
امكان عكاسي مستقل يا به كمك دوربين گوشي (كه با دوربين خود گوشي نيز ممكن است)
سيستمهاي پرداخت (كه گوشيهاي مجهز به NFC نيز قادر به انجام آن هستند)
مسير يابي و Navigation (در هر دستگاهي كه مجهز به GPS باشد اين امكان وجود دارد)
مشاهده نوتيفيكيشنها و اعلانهاي گوشي ميزبان (كه در خود گوشي نيز ميتوان مشاهده كرد)
بازيهاي مخصوص طراحي شده براي اين سيستمعاملها (كه در گوشيها بهتر از آنها را نيز ميتوان نام برد)
نبايد هاي خريد ساعت هوشمند:
اضافه نشدن قابليت جديد به كاربري كه از گوشي هوشمند بالارده استفاده ميكند
قيمت نسبتا بالاي آنها
ابعاد و وزن نسبتا زياد در مقايسه با ساعتهاي معمولي و كلاسيك
همانطور كه در بايدهاي خريد اسمارتواچ ها مشاهده كرديد، با تهيه اين گجتها تقريبا امكانات و قابليتهاي جديدي به زندگي روزمرهتان اضافه نخواهد شد. تمامي اين قابليتها از طريق دستگاههاي ديگر كه شايد در اختيارتان باشد پشتيباني ميشوند. خب شايد به اين موضوع فكر كنيد كه پس چرا بايد چنين هزينهاي بابت دستگاهي كه هيچ چيز اضافي در اختيارم قرار نخواهد داد بپردازم؟ بهترين جوابي كه به همه اين سوالات ميتوان داد، در بحث يكپارچهسازي (Integration) نهفته است. بله ميتوانيد با داشتن يك MP3 پلير، دستبند سلامتي، ساعت مچي و يك گوشي هوشمند بالارده، تمامي امكانات گفته شده را در دسترس داشته باشد. اما مطمئنا در اختيار داشتن اين امكانات تنها در يك دستگاه ريز جثهتر تجربهاي لذت بخشتر و متفاوتتري خواهد بود.

در اولويت پايينتر از بحث يكپارچهسازي، مساله سرعت در ميان است. مطمئنا چك كردن نوتيفيكيشنها در ساعت هوشمند بسيار سريعتر از گوشي خواهد بود. ديگر لازم نخواهد بود با پيش آمدن هر مسالهاي گوشيتان را از جيبتان در آوريد. يا مثلا با داشتن يك هندزفري (البته اگر ساعت هوشمندتان ميكروفون و اسپيكر نداشته باشد) در دريافت و ايجاد تماس، نيازي به خود گوشي نخواهيد داست.
علاوه بر دو مساله ذكر شده، دليل سومي نيز بر خريد ساعت هوشمند وجود دارد. متاسفانه ماهيت ساعت بودن اين دستگاه در اولويت آخر قرار دارد و شايد بسياري از افراد فراموش كردهاند كه اولين كلمهاي كه در پيشوند اين دستگاهها ميآيد، “ساعت” است. وقتي كه در خريد ساعتهاي معمولي دوست داريد هزينههاي بين 200 هزار الي 1 ميليوني داشته باشيد، چه دليلي دارد كه به جاي ساعت معمولي، ساعت هوشمند تهيه نكنيد!؟

به لطف رقابت بوجود آمده بين كمپانيهاي پيشكسوت توليد كننده ساعتهاي مچي و ساعتهاي هوشمند، طراحي دستگاههاي مورد بحثمان پيشرفتهاي چشمگيري داشتهاند. براي مثال ميتوان به طراحي ساعتهايي همچون Gear S2 در دو نسخه اسپورت و كلاسيك، Moto 360 نسل دوم، هواوي واچ و نسل دوم ساعتهاي هوشمند ايسوس زنواچ اشاره كرد كه ظاهر آنها دست كمي از ساعتهاي مچي كلاسيك و اسپورت همقيمت ندارد.
امكانات و قابليت هاي ساعت هاي هوشمند مختلف
همانطور كه اشاره كرديم، از سال 2015 استانداردهايي براي ساعتهاي هوشمند شكل گرفت كه تقريبا اكثر ساعتهاي هوشمند توليد شده از اين استانداردها تبعيت ميكردند. براي مثال ميتوان به بهرهگيري از سنسور ضربان قلب، فرم صفحه مربعي يا گرد، جفت شدن اكثر ساعتها با اكثر سيستمعاملهاي گوشيها، بهرهگيري از ميكروفون و … اشاره كرد. اما در اين ميان برخي از ساعتها علاوه بر استانداردهاي اشاره شده، با خلاقيتهايي در طراحي و امكانات همراه بودهاند. براي مثال، ساعتهاي اپل واچ با صفحه نمايشهاي تاچ فورس، ساعتهاي سامسونگ گير S2 با چرخونه گردون و مثالهايي از اين قبيل عرضه شدند. به همين منظور قصد داريم برخي از امكانات اصلي اسمارت واچها را تشريح كنيم تا شناخت بهتري از اين دستگاهها داشته باشيم.
اصليترين ركن در ساعتهاي هوشمند كه نقش اساسي در قابليتهاي اين دستگاهها دارد، بخش سنسورهاي آنها ميباشد. در ليست زير ميتوانيد تمامي سنسورها (با توضيح مختصر) كه ميتوانند در اين دستگاهها بكار گرفته شوند را مشاهده كنيد.
سنسور شتابسنج – Accelerometer: براي تعيين موقعيت دستگاه در فضاي سه بعدي
ژيرسوكوپ – Gyro: درك تغيير زاويه دستگاه – چرخش صفحه نمايش
مجاورت – Proximity: تشخيص نزديك شدن اجسام به موقعيت حسگر – خاموش شدن صفحه هنگامه مكالمه
قطب نما – Compass: جهت يابي قطبها – مرتب سازي خودكار نقشهها به سمت شمال
ضربان قلب – Heart Rate: شمارش ضربان قلب
فشار سنج – Barometer: محاسبه ارتفاع دستگاه از سطح دريا به كمك محاسبه فشار هوا – كمك به سيستم GPS و محاسبه هرچه دقيقتر ميزان كالري مصرف شده
UV Light: محاسبه ميزان اشعه فرا بنفش خورشيد
اكثر ساعتهاي هوشمند تنها از چند حسگر كه بيشتر به كار چنين دستگاههايي ميخورد كمك گرفتهاند. سنسورهايي همچون شتابسنج، شمارنده ضربان قلب، قطبنما و ژيروسكوپ جزو سنسورهايي هستند كه در بيشتر اسمارتواچها پيدا ميشوند.
دومين بخش مهم در مورد ساعتهاي هوشمند، سيستمعامل آنها و به دنبال آن برند ساعت ميباشد. امروزه سه سيستمعامل تايزن، اندرويد ور و واچ OS سه سيستمعامل پر كاربرد در دنياي ساعتهاي هوشمند هستند. دو سيستمعامل تايزن و WatchOS به ترتيب سيستمعاملهاي اختصاصي سامسونگ و اپل بوده و ساير ساعتهاي هوشمند اغلب از سيستمعامل گوگل استفاده ميكنند. مقايسه اين سه سيستمعامل شايد كار چندان منطقي نباشد. زيرا امكانات و سرعت بار گذاري هر سه سيستمعامل تقريبا يكي بوده و تنها اين سختافزار آنها ميباشد كه ميتواند به عنوان برگ برنده هر ساعت هوشمند ايفاي نقش كند. اما بهتر است به چند نكته در مورد اين سيستمعاملها اشاره كنيم.
قابليت جفت شدن و همگام سازي تايزن، اندرويد ور و Watch OS
در مورد Watch OS كه موضوع كاملا مشخص است. واچ اواس كه تنها در ساعتهاي اپل بكار گرفته ميشود، از دايره محصولات اپل خارج نشده و فقط گوشيهاي آيفوني كه نسخه iOS شان 8.2 و بالاتر باشد ميتوانند ميزبان اين ساعتها باشند. سيستم عامل تايزن نيز كه در چندين ساعت هوشمند سامسونگ استفاده شده، تنها با گوشيهاي محدودي ميتواند جفت شود. به ادعاي سامسونگ تمامي گوشيهاي اندرويدي كه نسخه سيستمعاملشان 4.3 به بالا و ظرفيت حافظه رمشان حداقل 1.5 گيگابايت باشد، ميتوانند با ساعتهاي هوشمند تايزني جفت شوند، اما واقعيت چنين نيست. تجربه نشان داده كه ممكن است گوشي هوشمندتان هر دو شرط سامسونگ را داشته باشد، اما با ساعتهاي سامسونگ جفت نشود! در ويژگي مورد بحثمان، كفه ترازو كاملا به طرف Android Wear سنگيني ميكند. ساعتهاي هوشمند مبتني بر اندرويد ور، علاوه بر اينكه با تمامي گوشيهاي اندرويدي كه نسخهشان 4.3 و بالاتر باشد، ميتوانند جفت شوند، حتي به محصولات اپل نيز ميتوانند متصل شوند، اما متاسفانه بايد قيد اپليكيشنهاي توسعه داده شده براي ساعتتان (اپليكيشنهاي شخص ثالث) را بزنيد.
اپليكيشنها و رابط كاربري تايزن، اندرويد و Watch OS
با وجود اينكه از نقطه نظر نرمافزاري اين سه سيستمعامل تفاوتهاي چنداني با يكديگر ندارند، اما طبيعتا رابطهاي كاربريشان متفاوت است. در مورد اندرويد ور بايد بگوييم كه همه چيز به سادهترين شكل طراحي شده و گوگل تمام سعي خود را كرده كه با صرف كمترين وقت، بتوانيد عمليات مورد نظرتان را روي ساعت اجرا كنيد. طبيعي است كه اين سيستمعامل بيشتر از رقيبان خود، اپليكيشنهاي توسعه داده شده داشته باشد. ميتوانيد اكثر اپليكيشنهاي طراحي شده براي اعلانها، برنامهريزيها، واچفيسها و برخي گيمهاي ساده را در اين اين سيستمعامل پيدا كنيد. در مورد تايزن بايد اعتراف كنيم كه رابط كاربري آن كمي سردرگم كننده است. شايد بكار گيري از طراحي مينيمال و منوهاي سادهتر ميتوانست به زيبايي اين سيستمعامل بيفزايد. البته طراحي ساعت هوشمند Gear S2 جور رابط كاربري پيچيده تايزن را كشيده و به كمك گردونه چرخون و دو دكمه كناري ميتوان راحتتر در منوهاي اين ساعت گشت و گذار كرده و يا از دست اين صفحهها خلاص شد. تعداد اپليكيشنهاي طراحي شده براي تايزن، بسيار كمتر از اندرويد ور و واچ OS است. اما سامسونگ تمامي تلاش خود را كرده كه تمامي اپليكيشنهاي پر كاربرد را به اپ استورش اضافه كند. رابط كاربري Watch OS براي كاربران اين كمپاني بسيار آشناست. در واقع هسته اين سيستمعامل برگرفته شده از iOS بوده و دليل شباهت اين دو سيستمعامل همين مساله است. رابط كاربري همانند iOS ساده اما كاربردي است. به كمك تكنولوژي Touch-Force نيز ميتوانيد برخي از عمليات را تنها با اعمال فشار بيشتر روي صفحه در دسترس داشته باشيد. تعداد اپليكيشنهاي طراحي شده براي Watch-OS از مرز ده هزار نيز گذشته و تقريبا تمامي اپليكيشنهاي طراحي شده براي ساعتهاي هوشمند براي اين سيستمعامل نيز در دسترس است.
با همه اين وجود مطمئنا باشيد كه به ندرت پيش خواهد آمد كه به دنبال اپليكيشن خاصي باشيد و نتوانيد در يكي از اين سيستمعاملها آن را پيدا كنيد. از نظر كارايي و زيبايي اشاره كرديم كه تفاوت چنداني بين اين سه سيستمعامل نوپا وجود ندارد و چنانكه هر يك از اين سيستمعاملها داراي باگ خاصي باشند، با توجه به اينكه كمپانيهاي مطرحي همچون گوگل، سامسونگ و اپل پشت آنها هستند، در بروز رسانيهاي بعدي آنها را برطرف خواهند كرد. پس پيشنهاد ميكنيم كه سيستمعامل را در پايينترين اولويتِ فاكتورهاي خريد ساعت هوشمند قرار دهيد.
منبع : تبلت فون
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید: